دربارهی خانوادهام باید بگویم زادگاه پدرم «سین برخوار» و نام او حسن بود که بعضی وقتها هم محمدحسن صدایش
میکردند. نام مادرم هم فاطمه بیگُم بود که خانهدار بود. البته پدرم همسر دیگری هم به نام صغری سلمانی داشت. خدا به مادرم ۲۲ فرزند داده بود، اما بهدلیل وضعیت بد بهداشتی و درمانی آن زمان، خیلی از بچهها فوت کردند و از دست رفتند. فقط سه پسر و پنج دختر زنده ماندند.
نام همسرم «شهناز اشکیان» است و حاصل زندگی مشترکمان هم چهار فرزند، سه دختر و یک پسر، است.
پدرم معمار و معروف به «حاج حسن سینی» بود؛ طوری که پسوند نام خانوادگی همهی ما هم در شناسنامه «سینی» است. ایشان از هفتسالگی به اصفهان رفت و اول شاگرد بنّا و بعد بنّا شد. بعد هم معمار بخش سه و چهار اصفهان شد. او قسمت قدیمی دانشگاه اصفهان، چند مسجد و تعداد زیادی خانه در شهر اصفهان برای مردم ساخت و خیلی از فقرای آنجا را خانهدار کرد. بحمدالله پدرم دست خیر داشت و از این بابت خیلی مشهور بود.
من در خرداد سال ۱۳۳۶ در محلهی سبزهمیدان اصفهان که به «میدان کهنه» هم معروف بود، به دنیا آمدم. یکساله بودم که مادرم دوباره باردار شد. زمانی که هنوز قنداقی بودم، پدرم ما را با جمعی سینفره از دوستان و فامیل، از جمله عمه و عمو، به کربلا و نجف و کاظمین و سامرا برد.
در مسیر پیروزی -جلد 1
تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سردار مرتضی قربانی را میشنوید که با صدای محمد شریفی مقدم بازخوانی شده است.
نویسنده | امیر رزاق زاده |
---|---|
راوی | محمد شریفی مقدم , سید حسین حسینی |
قیمت محصول | رایگان |
مدت زمان | 7ساعت و18دقیقه |
تولید کننده کتاب صوتی | ایرانصدا |
حجم دانلود | 204مگابایت |
تاریخ به روز رسانی | 1402/04/27 |
پیشنهاد ما
محصولات مرتبط
-
کتاب
جنگ پرملات
-
کتاب
وقتی بابا رئیس بود
-
دفاع مقدس
اکبر کارته و چشم آبی
-
دفاع مقدس
اکبر کارته و آقایون کچل
-
دفاع مقدس
اکبرکاراته و فسقلیهای شکمو
-
دفاع مقدس
اکبر کاراته قلیه پیتو
-
کتاب
موقعیت سردار ملات
-
دفاع مقدس
گردان قاطرچی