در باب چگونگی رفتار انتخاباتی و رأی دادن که یکی از مهم ترین نمادهای رشد سیاسی است، نظریات گوناگونی وجود دارد که شامل سه جریان و الگوی عمده روان شناختی می شود: ۱. الگوی جامعه شناسانه تحلیل رفتار رأی دهندگان؛ ۲. الگو و نظریه روانی سیاسی در تحلیل رفتار انتخاباتی؛ و ۳. تحلیل اقتصادی (منفعت محور) از رفتار رأی دهندگان. علی دارابی، با بهره گیری از تلفیق الگوها و با دوری جستن از شیوه های پژوهشی سنتی و به استناد سنجش های عمومی و تحلیل های میدانی، عناصر و عوامل تأثیرگذار بر چگونگی و میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری را بررسی کرده است.
به باور وی، تحلیل الگوی جامعه شناختی و روانی، سیاسی از اهمیت و ارزش بیشتری نسبت به الگوهای دیگر برخوردار است. تحقیق دارابی از لحاظ نوآوری و به روز بودن موضوع تحقیق، عرضه چارچوب علمی مستقل، و رعایت نظم و انسجام موضوعی ممتاز است و نتایج و کاربرد مفیدی دارد.