خیلی با خودم کلنجار رفته بودم که ببینم آن چیز خاص چیست؟ آن ویژگی منحصر به فردی که توی امجدیه وجود داشت و جای دیگری نمی شد پیدایش کرد. به بغل دستیم نگاه می کردم که از پاکت تخمه بیرون می آورد و می شکست. درباره هر پاس یا پرتاب اوت اظهار نظر می کرد و کت چرکمردش نشان می داد که نباید چیزی بیشتر از یک کارمند رده پایین باشد. قبلا هم او را همین جا بغل چپ امجدیه دیده بودم. این جا روی سکو انگار خودش را، شغلش را و لباسش را از یاد برده بود و تند تند تخمه می شکست، من چه ربطی به این آدم داشتم؟ توی خیابان قطعا از کنار هم رد می شدیم بدون این که نگاه کوتاهی به هم بیندازیم. اما حالا انگار یک نخ نامریی ما را به هم دوخته بود. یک رابطه عجیب که بی اختیار وادارمان می کرد همدیگر را دوست داشته باشیم. من اظهار نظر او را تأیید کنم و او پاکت تخمه آفتابگردانش را بگیرد جلوی من که بردارم. می خواستم بفهمم چه چیز من را به همه این آدم ها ربط می دهد. اما پیش از آن که بتوانم این معادله پیچیده را توی ذهنم حل کنم یک شوت دیدنی یا یک خطای ناجوانمردانه فریاد تماشاگران را به هوا می برد و من مثل آدمی که از خواب بپرد به خودم می آمدم و هر چه توی ذهنم رشته بودم پنبه می شد.»
رمق
رمق به روزهایی از تاریخ ایران پرداخته است که جامعه در تدارک خیزش عظیمی است که یک دهۀ بعد مشخص میشود. از طرفی تغییرات بسیار زیادی توسط مدرنیزاسیون دولتی شروع شده که مظاهر جدید و متنوع را به ایران و بهخصوص تهران آورده است. یکی از مهمترین این نمودها فوتبال است.
نویسنده | مجید اسطیری |
---|---|
ناشر | شهرستان ادب |
تعداد صفحات | 168 |
قیمت محصول | 25000 |
تاریخ به روز رسانی | ۱۴۰۲/۰۱/۲۹ |
پیشنهاد ما
محصولات مرتبط
-
دفاع مقدس
آقا معلم
-
کتاب
جنگ پرملات
-
دفاع مقدس
اکبر کاراته به تهران میرود
-
دفاع مقدس
اکبر کارته و آقایون کچل
-
دفاع مقدس
من یک حاج قاسمم
-
کتاب
موقعیت سردار ملات
-
کتاب
وقتی بابا رئیس بود
-
دفاع مقدس
اکبر کاراته و خرش