nosrat-logo

آفرت

آفرت یک ماجرای انقلابی و یک داستان عاشقانه است. فرنگیس دختری است که در روزهای انقلاب در خانه‌ی یک سرهنگ خدمت می‎کند و از شور انقلاب و  حس و حال آن روزها در شهر کرمانشاه برایمان می‌گوید. دختری که به اصرار دختر سرهنگ تا دبیرستان هم درس خوانده و در فکرش هزاران چیز، مثل ازدواج چرخ می‌زند. آفرت در زبان لری به معنی دختر است.

دستم یخ زده. سوز یرد هوا می‌پیچد در ریه‌هایم و سرفه‌ام می‌گیرد. چادر گلگلی را که دا، آن دفعه، موقع رفتن از آبادی، با شور و شوق ته بقچه‌ام گذاشته، پوشیدم. خانم آقا زیاد از چادر پوشیدنم خوشش نمی‌آد. می‌گوید: «فناتیکین.» از صدقه سری کتاب‌های شیلا، دختر سرهنگ که هر سال پر و پیمان ان‌ها را به من می‌دهد و با سماجت خانم آقا را مجبور می‌کند که بگذارد آخر سالی بروم امتحان بدهم، تا آخر دبیرستان پیش رفتم.

کوچه‌های فردوسی و باغ‌های اطراف سرا، توی این سرما خوف به دل آدم می‌اندازد. سگ‌های ولگرد کوچه هم چند وقتی است که از سرما جان به در نبرده‌اند. توی کوچه خشک می‌شوند و از سرما می‌افتند. مجبورم هر روز صبح، اینهمه راه را تا در طویله بروم تا به خرید مهمانی‌های پر و پیمان خانم آقا و خرید لوازم آرایش برای غر و غمزه و چسان فسان‌شان!

نویسنده

ناهید قادری‌ حاجی‌ آبادی

راوی

صفا آقاجانی

مدت زمان

5 ساعت و 41 دقیقه

قیمت محصول

22000

تولید کننده کتاب صوتی

سوره مهر

حجم دانلود

544مگابایت

تاریخ به روز رسانی

1402/04/27