nosrat-logo

بادیگارد

عبدالله جمع اضداد بود، هم خشن و جدی، هم رئوف و شوخ و شنگ. توی کار آن قدر جدی می شد که همه ازش حساب می بردند و وقت استراحت آن قدر می خندید که نفس کم می آورد. گاهی آن قدر بی رحم می شد که شوخی هایش با برادر و رفیقش رنگ و بوی شکنجه می گرفت و گاهی آن قدر رقیق القلب، که می شد مادر تمام گربه های کوچه. جرات و جسارتش آن قدر زیاد بود که ولش می کرد می رفت توی دهان شیر و گاهی ساعت ها با ماهی های تو آکواریومش وقت می گذراند و حرف می زد. عبدالله از همان بچگی محافظ بود. محافظ پدر و مادر و برادرهایش. بعد هم همسر و فرزند و حتی دوست و رفقایش. خیلی ها توی حریم حفاظتش بودند. انگار همه را زیر پرو بالش داشته باشد. عبدالله مثل خیلی از جوان های امروزی عاشق خانه و خانواده بود، اهل سفر و درست کردن کباب و دورهمی. اما وقتی اسم سوریه می آید دلش تاب نمی آورد. همه دلخوشی هایش را ول می کند و می رود.

عبدالله جمع اضداد بود، هم خشن و جدی، هم رئوف و شوخ و شنگ. توی کار آن قدر جدی می شد که همه ازش حساب می بردند و وقت استراحت آن قدر می خندید که نفس کم می آورد. گاهی آن قدر بی رحم می شد که شوخی هایش با برادر و رفیقش رنگ و بوی شکنجه می گرفت و گاهی آن قدر رقیق القلب، که می شد مادر تمام گربه های کوچه. جرات و جسارتش آن قدر زیاد بود که ولش می کرد می رفت توی دهان شیر و گاهی ساعت ها با ماهی های تو آکواریومش وقت می گذراند و حرف می زد. عبدالله از همان بچگی محافظ بود. محافظ پدر و مادر و برادرهایش. بعد هم همسر و فرزند و حتی دوست و رفقایش. خیلی ها توی حریم حفاظتش بودند. انگار همه را زیر پرو بالش داشته باشد. عبدالله مثل خیلی از جوان های امروزی عاشق خانه و خانواده بود، اهل سفر و درست کردن کباب و دورهمی. اما وقتی اسم سوریه می آید دلش تاب نمی آورد. همه دلخوشی هایش را ول می کند و می رود.

نویسنده

افروز مهدیان

راوی

رویا فلاحی

مدت زمان

5 ساعت و 55 دقیقه

قیمت محصول

20000

تولید کننده کتاب صوتی

انتشارات روایت فتح

حجم دانلود

325مگابایت

تاریخ به روز رسانی

1402/04/27