nosrat-logo

خط مقدم

در کتاب صوتی خط مقدم، نوشته فائضه غفار حدادی برشی از میانۀ زندگی دانشمند برجسته و پارسای بی‌ادعا سردار شهید حسن طهرانی‌مقدم و روایتی داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران را می‌شنوید. این کتاب در هفدهمین دورهٔ انتخاب بهترین کتاب دفاع‌مقدس، برگزیده شده است.

در این کتاب صوتی که نگارش و تولید نسخه صوتی آن هر یک بیش از یک سال طول کشیده است، مراحل تشکیل یگان موشکی ایران را از نقطه مبدا تا تشکیل خط‌های متعدد آن در جای‌جای ایران و منطقه خواهید خواند.
پس از صدور فرمان تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سه‌گانۀ سپاه پاسداران،‌ شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. این کتاب روایتی از سال‌های ۱۳۶۳-۱۳۶۵ را بدون رؤیاپردازی نویسنده شامل می‌شود. سردار حسن طهرانی‌مقدم تا روز آخر عمر نیز به‌عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیربنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در پادگان امیرالمومنین(ع) شهرستان ملارد درحالی‌که برای آزمایش موشکی آماده می‌شد، بر اثر انفجار زاغۀ مهمات، به یاران شهیدش (احمد کاظمی، حسن شفیع‌زاده، حسن غازی،‌ غلامرضا یزدانی و…) پیوست. در این کتاب فائضه غفارحدادی مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها و اسناد مختلف را جمع‌آوری کرده تا برشی از زندگی شهید طهرانی مقدم را روایت کند. در این روایت مجموعه اقدامات حسن طهرانی مقدم در سال‌های ۶۳ تا ۶۵ برای تشکیل یگان موشکی را می‌شنوید.

در بخشی از کتاب صوتی خط مقدم می‌شنوید:

جمعه جشن تشرین بود. داخل چمن زردشدهٔ زمین فوتبال یک زمین والیبال درست کرده بودند و صندلی‌هایی که در چندین ردیف دورش چیده بودند، از افراد گروهان‌ها و گردآان‌های تیپ ۱۵۵ و ۱۵۶ موشکی سوریه پر شده بود. جایگاه عریض و طویلی هم در قسمت بالای زمین برای سخنرانی درست کرده بودند که با گل‌های مصنوعی و عکس حافظ اسد و پرچم سوریه تزیین شده بود. پشت تریبون سخنران، یک ردیف مبل چیده شده بود که جایگاه فرماندهان بود. یک ردیف صندلی هم در پشت ردیف مبل گذاشته بودند که مخصوص مهمانان ویژه بود. حسن‌آقا بر روی یکی از مبل‌های ردیف اول مابین سرتیپ ترکی و سرلشکر عبدالقادر نشسته بود. بچه‌ها هم روی صندلی‌های ردیف دوم بودند. فرمانده یکی از گردان‌های موشکی پشت تریبون گزارش می‌داد. حسن‌آقا کم‌وبیش بعضی کلمه‌ها و موضوع صحبتش را می‌فهمید، ولی بیشتر حواسش به جمعیت دورتادور زمین و مخصوصاً روس‌ها بود. فقط هفت‌هشت نفر از روس‌ها در جشن شرکت کرده بودند که در ضلع بالا و گوشهٔ سمت راست زمین نشسته بودند. همگی لباس ارتش سوریه را پوشیده بودند. بدون درجه بودن لباسشان آن‌ها را از بقیهٔ جمعیت متمایز می‌کرد. رّد نگاهشان هم بیشتر از آنکه به سخنران برسد، روی ردیف دوم صندلی‌ها و بچه‌های ایرانی بود. هر کسی می‌توانست کنجکاوی را توی چهره‌شان ببیند.

نویسنده

فائضه غفار حدادی

راوی

علیرضا توحیدی مهر

مدت زمان

16 ساعت 52 دقیقه

قیمت محصول

30500

تولید کننده کتاب صوتی

گروه فرهنگی هنری یم

حجم دانلود

1360

تاریخ به روز رسانی

1402/04/27