nosrat-logo

زیتون سرخ

کتاب صوتی زیتون سرخ نوشته‌ی سید قاسم یاحسینی دربردارنده داستان و خاطره اولین بانو انرژی اتمی در کشور ایران به نام ناهید یوسفیان که بسیار برای کشور عزیزمان تلاش و جهاد کردند، می‌باشد. در این کتاب ناهید یوسفیان ماجرا و داستان زندگی پرفرازونشیب خود و همسر بزرگوار و شهیدش را در بدترین و حساس‌ترین دوره دفاع مقدس نقل می‌کند. کتاب صوتی زیتون سرخ از 19 فصل مجزا، زیبا و خواندنی تشکیل‌شده و به برسی ابعاد مختلف زندگی این بانو فداکار می‌پردازد. این مصاحبه توسط سید قاسم یاحسینی در شهریور سال 1385 در شهر شاهرود صورت گرفته است. کتاب صوتی زیتون سرخ در سال 1386 به چاپ رسید. همچنین کتاب صوتی زیتون سرخ برای اولین بار با ترجمه محمدرضا قانون پرور در امریکا منتشر شد.

زندگی تازه و جدید بانو بزرگوار ناهید یوسفیان از زمانی شروع می‌شود که خیلی غیرمنتظره و به‌صورت شوکه کننده‌ای می‌بیند ک سفیدی مغز شوهرش روی کفشش ریخته و به کفش‌هایش مالیده شده بود و در همین حال که با اضطراب و دگرگونی فرزندش را در بغل می‌گیرد بیشتر شوکه می‌شود، چون علاوه بر دیدن صحنه دلخراش همسر عزیزش حالا باید به دنبال پای پسرش هم بگردد و هرچه اطراف را به دنبال پای روزبه گشت آن را پیدا نکرد. این اتفاق از برخورد گلوله یک خدا بی‌خبر به آژانسی که محمد، ناهید و روزبه در آن نشسته بودند و از همه‌جا بی‌خبر داشتن به‌جایی می‌رفتند و اصلا فکرش را هم نمی‌کردند که همچون اتفاقی می‌افتد.

قسمتی از کتاب زیتون سرخ:

«سال اول دانشگاه را با موفقیت به پایان رساندم و تعطیلات تابستان را به اراک نزد خانواده‌ام رفتم. آن ایام خواهر بزرگم پوران در دانشگاه اشرف پهلوی در تهران مشغول درس خواندن در رشته پرستاری بود. بعدها به آمریکا رفت و متخصص بی‌هوشی شد. مهرماه ۱۳۵۱ بود که من برای ثبت‌نام و انجام کارهای دانشجویی به اهواز بازگشتم.تجربه خوابگاه مشترک با آن دخترها برایم تجربه تلخی بود و تصمیم گرفتم سال دوم در خوابگاه نمانم. برای ثبت‌نام دانشجویان پسر و دختر صف بلندی تشکیل داده بودند. علی امینی، فریبرز و خسرو هم در صف بودند. در سال اول یکی از همکلاسی‌هایم به نام شهیدی خیلی دلش می‌خواست روابط دوستانه با من برقرار کند اما من اهل دوستی با پسرها نبودم و به اشاره‌های او بی‌اعتنا بودم. در این میان یکی از بچه‌های سال بالا دانشگاه بدون رعایت نوبت جلو صف ایستاد و من نتوانستم این بی‌عدالتی و حق کشی را تحمل‌کنم و با آن پسر دعوا کردم. شهیدی ما را از هم جدا کرد و آن پسر را آرام کرد و بعد به من گفت: خانم یوسفیان شما خانم خوب و متین هستید. من دلم نمی‌خواهد شما اهل دعوا و بزن‌بزن باشید، من دلم می‌خواهد که شما رفتار باوقاری داشته باشید. با خودم گفتم: یعنی چه که دلش نمی‌خواهد من دعوا کنم؟ به او چه ربطی دارد. فهمیدم فرصتی را برای ابراز وجود پیدا کرده است. من به او اعتنایی نکردم. امینی آمد و باحالت خاصی گفت: حالا پسر مردم را کتک می‌زنی؟ بله هرکس که به من زور بگوید کتکش می‌زنم».

تحلیل کتاب صوتی زیتون سرخ:

کتاب صوتی زیتون سرخ دارای ریتم تند، بسیار مظطرب کننده و دلهره‌آوری است که گویی خواننده را با خود به اعماق ماجرا می‌برد و حس واقعی را تداعی می‌کند به‌طوری‌که مخاطب یا خواننده دیگر نمی‌تواند به‌راحتی از داستان دل بکند. خاطره بانو بزرگوار ناهید یوسفیان از تلخی و ناراحتی مانند زهر بود و واقعا برای نشان دادن این حادثه دلخراش و عمق فاجعه نمی‌توان از هیچ کلمه و جمله‌ای استفاده کرد. نکته بسیار مثبت و قابل‌توجه در کتاب صوتی زیتون سرخ اعتقاد قلبی و همیشگی به خداوند متعال و همچنین مهربانی بی‌انتهای اوست.

راوی

رویا فلاحی

نویسنده

سید قاسم یا حسینی

مدت زمان

5 ساعت و 59 دقیقه

قیمت محصول

15000

تولید کننده کتاب صوتی

سوره مهر

حجم دانلود

257

تاریخ به روز رسانی

1402/04/27