غریق را که از آب گرفتیم، زنده بود. ولی ای کاش مرده بود. انگار آمده بود تنی به آب بزند، ولی آب امانش نداده و لخت اسیر ما شده بود. بیست و چند سالی داشت. به نظر از آن سربازانی بود که یکیشان را هم ما داشتیم؛ سالک، کلهشق و احساساتی و بینهایت عاشق آب و آبتنی و هرچه ما صحبت از شرایط وموقعیت منطقه میکردیم، به گوشش نمیرفت..
منطقه حالا آرام بود. ولی روزگاری در اینجا آتش به پا بوده و آنها که آن طرف شط، پشت خاکریزها و نخلها ایستادهاند، روزگاری دشمن.
الان روزگار صلح است و هیچ تیری درنمیرود. پس حضور ما نشانۀ چیست؟ این نیست که اگر میخواستند دوباره سر بجنبانند… برای چه کسی این حرفها را میزدیم؟ سالک بود و آبتنی هر روزش. از بس در شط شنا کرده بود، مثل عراقیها سیاه شده بود. درست رنگ پوست غریق را پیدا کرده بود. بهش میگفتیم ماهیدودی.میگفتیم: «یه روز از آب میگیرنت»
سالک میگفت: «من یه کوسهام.» و دندانهایش را نشان ما میداد و میگفت: «من توی تور جا نمیشم. اگر هم گیر بیفتم، تور تحمل من رو نداره.»
درباره مجید قیصری نویسنده کتاب سه دختر گل فروش
مجید قیصری یکی از قدرتمندترین نویسندهها در حوزه دفاع مقدس است که جوایز بسیاری را از آن خود کرده است. او در رشتۀ روانشناسی فارغالتحصیل شده و از سال ۱۳۷۲ داستان نویسی را شروع کرده است. به باور مجید قیصری، حوادث تاریخی عظیم انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی منفرد نیستند، بلکه حاصل کوشش و تکاپوی جامعه به شمار میآید.
حامد عباسی راوی کتاب سه دختر گل فروش
حامد عباسی راوی کتاب سه دختر گلفروش، گویندۀ رادیو فرهنگ است که سابقه همکاری با برنامههای رادیویی بسیاری از جمله برنامه زنده ساز نوروز (ویژه برنامه نوروز ۹۵)، برنامه شیرین بیان(برنامه نوروزی سال ۹۶)، برنامه داستان شب، برنامه زنده نسیم صبح بهار، برنامه زنده عصرانه با نمایش، برنامه چاپ اول ، برنامه چند نفر یک پرونده، برنامه زنده چهارباغ دارد.