این کتاب در ۱۰ فصل خاطرات این جانباز شهید را روایت می کند. عنوانهای این ۱۰ فصل عبارتاند از:
کودکی و نوجوانی، سالهای رزم در نوجوانی و جوانی، شهید حشمتالله حیدری از نگاه همرزمان، پس از جنگ، بروز بیماری، عروج، روزهای بازگشت، شهادت، پس از شهادت و تصاویر.
در صفحهی ۱۶۸ کتاب به نقل از مادر شهید میخوانیم: «سه سال بعد از شهادت حشمتالله، توفیق زیارت خانهی خدا را پیدا کردم. مثل همیشه جای خالیاش را در این زیارتها حس میکردم. من همیشه به حضور فرزند شهیدم در زندگیام باور قلبی داشتهام.
دستم توی دست آیتالله بود و داشتم طواف میکردم. درحال چرخیدن به دور خانهی خدا بودم که یکدفعه دیدم یک نفر با لباس بسیجی آمد و درست مقابلم ایستاد. من هم بیاختیار ایستادم. نگاهش که کردم دیدم حشمتالله است! با خودم گفتم: خدایا مگر میشود؟ یعنی این حشمتالله من است؟
همانطور ایستاده بود و حرف نمیزد؛ فقط نگاهم میکرد… خیلی هوای دیدنش را کرده بودم. اصلاً به نیّت او داشتم طواف میکردم. یک آن به سمتم آمد و بعد، از جلوی چشمم محو شد. به خودم که آمدم، دیدم چیزی توی دستم هست؛ مشتم را که باز کردم، یک تسبیح عقیق هفتمهرهی دورنگ و ریزی دیدم که میدرخشید. با دیدن تسبیح، به گریه افتادم. خدا میداند حال عجیبی داشتم…».
پرواز دیدهبان
کتاب «پرواز دیدهبان» دربارهی زندگی جانبازِ شهید «حشمتالله حیدری وانانی» است
نویسنده | افسانه حیدری |
---|---|
راوی | زهره کدخدا زاده |
قیمت محصول | رایگان |
مدت زمان | 3ساعت و 40دقیقه |
تولید کننده کتاب صوتی | ایرانصدا |
حجم دانلود | 101مگابایت |
تاریخ به روز رسانی | 1402/04/27 |
پیشنهاد ما
محصولات مرتبط
-
دفاع مقدس
اکبر کاراته منفجر شد
-
دفاع مقدس
من یک حاج قاسمم
-
دفاع مقدس
سیزده سالهها
-
دفاع مقدس
گردان قاطرچی
-
کتاب
آقا محسن
-
کتاب
موقعیت سردار ملات
-
دفاع مقدس
اکبر کاراته و خرش