در این کتاب در ابتدای هر نامه، معرفی مختصری از نگارنده آن آمده است و پس از آن متن نامه آمده است. از جمله شخصیت های نویسنده نامه می توان به: اسماعیل شفیعی سروستانی، سید مهدی شجاعی و مصطفی رحماندوست اشاره کرد.
در بخشی از کتاب میخوانیم :
سلام مومَرتین!
بزرگ شدهای، به ثمر نشستهای، خدا را شکر! حتماً حالا دیگر مینشینی و به این فکر میکنی که کجای کلاه پدرت کج است. ای پدرسوخته! روزگار است دیگر، یک روز پدرها برای بچههایشان قهرماناند و یک روز هم، وقتی خود به ثمر رسیدند، بارِ وجود پدر را نمیپسندند. حتماً میخواهی بگویی که نه! شما برای بزرگکردن من زحمت زیادی کشیدهاید و… . زبان بریز ناقلا! من به وظیفه پدری خودم هم عمل نکردهام. این را خودم هم میدانم. تولد و بزرگشدن تو، برای من نعمت بزرگی بود. بهدنیاآمدنت، خیلی خوشحالم کرد. از لحظهلحظه بزرگشدنت هم خیلی لذت بردهام. صدها کتاب روانشناسی کودک و… خوانده بودم؛ اما حسکردن لحظههای کودکی و نوجوانی تو، بهترین کتابی بود که خدای مهربان در اختیارم گذاشت.