nosrat-logo

دشت هویج

حیدر، شخصیت اصلی داستان، از بازماندگان جنگ تحمیلی است. او در نزدیکی نقاط مرزی باغی دارد و در این باغ «هویج» می‌کارد، اما در باغِ او مین‌هایی از زمان جنگ به جا مانده است… .

کتاب دشت هویج با مرور واگویه‌‌های درونی حیدر و مرور وقایع جنگ تحمیلی ادامه می‌یابد. نویسنده کوشیده است ماجرای عاشقانه حیدر و نبات را نیز به موازات داستان اصلی به پیش ببرد. در قسمتی از کتاب می‌‌شنوید که: «من پشت به دژ روی خاکریز لم داده بودم. پلاکم را از گردنم درآوردم. هنوز پلاک‌هایمان زنجیر ندارند. به جای زنجیر سیم تلفن بسته‌ایم به گردن. سیم هم گردن را اذیت می‌کند. سوزش می‌آورد. سیم را مچاله کردم و با پلاک فرو کردم توی جیب اورکتم.»
«شش سال از ورود ما به منزل بزرگ و سنتی خان‌عمو گذشته بود. شش سال من و رقیه در یک اتاق کوچک درس خواندیم. سر وقت رفتیم مدرسه و برگشتیم به اتاقمان. تمام این شش سال دائم حرف‌های بی‌بی در گوشم زمزمه می‌شد: “خان‌‌ عمو حرمت داره”، اما نه. به نظر من این نبود. بی‌‌بی از خان‌عمو بتی ساخته بود برای ما؛ وگرنه خان‌عمو ذلیل زنش بود.»

نویسنده

حسین شیردل

راوی

مظفر سلیمی

قیمت محصول

رایگان

مدت زمان

4ساعت و 26دقیقه

تولید کننده کتاب صوتی

ایرانصدا

حجم دانلود

124مگابایت

تاریخ به روز رسانی

1402/04/27